آبزیستان ABZISTAN



Image result for leader wrong way

وارن بافت (Warren Buffett) عبارت معروفی در زمینه ریسک دارد: ریسک، ناشی از عدم آگاهی از کاری است که در حال انجام آن هستیم.

در واقع اگر از سمت دیگری به این عبارت کوتاه توجه کنیم، خطر جهل و ناآگاهی از "پذیرفتن مسئولیت بدون دانش کافی" در یک کار رو هم می شه استنتاج کرد. به عبارتی، هرگاه، بدون آگاهی از ابعاد مختلف یک مشکل، بخواهیم به حلّ اون مشکل بپردازیم، به نوعی موجبات ایجاد ریسک رو فراهم کرده ایم.

قطعاً مثال ها و مصادیق متعددی در این زمینه می تونه در ذهن هریک از افراد شکل بگیره اما اون چیزی که پس از مدت نسبتاً مدیدی، من رو مجدّداً به نگارش یک دلنوشته در آبزیستان وا داشت یک سری از مواردیه که این روزها در صنعت پرورش میگو باهاش روبرو بوده ام و دقیقاً به "عدم آگاهی از کاری که در حال انجامآن هستیم" بر می گرده.

اول می خوام از این موضوع شروع کنم که متأسفانه دانش آبزی پروری (علیرغم اینکه یک علم چند رشته ای یا به قول بعضیا Multidiscipline هست)، جنبه سهل ممتنعی در نظر برخی دست اندرکاران صنعت پیدا کرده و این مطلب، گاهی (به ویژه وقتی حیطه نفوذ قائلین به این صفت، در حوزه تصمیم سازی هم مطرح باشه)   سبب بروز بحران های جدی می شه.

واژه سهل ممتنع اصولاً به کاری گفته می شه که در ابتدا سهل و ساده به نظر برسه، اما وقتی می‌خواهیم انجامش بدیم ببینیم که چندان هم ساده نیست و موانع زیادی برای انجامش وجود داره. شاید ساده‌ی ناممکن بهترین توصیف و تعریف مفهوم سهل ممتنع باشه.

این نوع نگاه به آبزی پروری و در اینجا به طور ویژه، پرورش میگو، اغلب مانع از این می شه که یک دید جامع نسبت به دلایل و ماهیت مشکلات، بحران ها، کاستی ها و بعضی نقائص ظاهری و در پی اون، ارائه راهکاری اجرایی و کاربردی برای رفع اونا بشیم. برای پرهیز از این مشکل، شاید بهترین رویکرد این باشه که ابتدا در نظر بگیریم که چقدر با بخشی که قصد داریم بهبود بدیم یا نقیصه و بحرانی رو در اون رفع کنیم آشنا هستیم و بر مبانی علمی و فنی مرتبط با اون آشنا هستیم، این مشکل، چه بخش یا سهمی از جامعه هدف رو درگیر کرده، افراد تشکیل دهنده این بخش از جامعه هدف، سابقه عملکردشون در جنبه های مختلف چطور بوده، منشأ بروز بحران، درون زا بوده و یا برون زا، چقدر بروز بحران، ناشی از عدم احاطه (علمی، فنی و .) دست اندرکاران بخش مورد نظر هست و در نهایت (اما شاید مهم تر از همه) ، برای حل بحران و یا ارائه ایده و راهکار اجرایی، چقدر مهیا بوده و در این خصوص چگونه به یقین رسیده ایم؟

اغلب ما دوست داریم قدرتی داشته باشیم تا در حوزه کار و زندگی خود، قادر به حل همه مشکلات ریز و درشت بشیم. اما به قول بزرگی: بیشترکسانی که در دنیا قصد برپا کردن بهشت داشتند، حاصل کارشون، تبدیل دنیا به دوزخ بود. حتی گاهی لازم نیست این ادعا رو برای کل دنیا داشته باشیم تا به جای بهشت، ازش دوزخ بسازیم بلکه کافیه این دنیای گرفتار در دست ما، وسعتی در حد یک اتاق، یک استخر پرورش، یک مزرعه و . باشه. اما شاید اگر قدری خوشبینانه تر نگاه کنیم، بشه در حد توانایی ها و متناسب با دانش و قابلیت های خودمون، در بخش هایی قادر به اصلاح و بهبود باشیم. از این رو، قابلیت های خودمون رو ابتدا لازمه به طور واقعی بشناسیم و بعد وارد مرحله اصلاح حوزه شغلی، اجتماعی و . بشیم وگرنه همون حکایت تبدیل دنیا به دوزخ رو تکرار خواهیم کرد.

برای اینکه خیلی به حاشیه نرم، مثال های عینی در بعضی از زمینه ها رو مطرح می کنم تا بحث قدری ملموس تر پیش بره.

چندسال پیش، در مورد افسانه پیگمالیون و عشقی که به آفریده خودش پیدا کرد، مطلبی در آبزیستان نوشتم. این موضوع رو به نظرم حتی می شه به ایده ها هم تعمیم داد. دوست عزیزی، این مسئله رو عنوان می کرد که برای پرهیز از افزایش ریسک بیماری، لازمه تعویض آب رو کم کنیم و یا به حد صفر تقلیل بدیم. این مسئله که در دهه های اخیر، کارآمدیش کاملا به اثبات رسیده، در عمل و برای مناطق گرم و خشک ( یا نیمه خشک)، لازمه با ملاحظاتی همراه باشه. یکی از این ملاحظات، شدت تبخیر در این نواحی و افزایش شوری آب در اثر س در محیط بسته هست. نکته وابسته به این معضل، کاهش ظرفیت نگهداری اکسیژن (در شوری بالاتر)، افت کیفیت آب به دلیل فعل و انفعالات بیوتیک و آبیوتیک در استخر پرورش و در نتیجه نیاز به بهبود دهنده های کیفی آب در کنار مکانیزاسیون مناسب (نظیر هواده) خواهد بود. این دوست بزرگوار راه چاره رو برای این مشکلات، استفاده از رنگ های مصنوعی آب برای ایجاد سایه (Shading) وکاهش تبخیر عنوان می کرد و معتقد بود با استفاده از پروبیوتیک هایی که در اونور آب ساخته شده هم می شه چالش های کیفی بستر و آب رو به این منظور رفع کرد. در کنار همه این فرمایشات، وقتی شنید استخر موصوف، فاقد هواده هست توصیه ایشان، افزایش ارتفاع آب استخر به بالای 3 متر بود. قطعاً مشکلات مرتبط با مواردی که ذکر شد رو اغلب مراجعین محترم و فرهیخته این وبلاگ که با علم آبزی پروری مأنوس هستند متوجهند و می شه همون دوزخ یاد شده در سطور فوق رو خیلی راحت، در استخر پرورشی که به این شیوه قرار هست مدیریت بشه مجسّم کرد.

من هیچگاه به صداقت این دوست عزیزم شک نکرده ام بلکه معتقدم ایشون صرفاً به یک خطای شناختی در مورد حوزه تحت فعالیتش گرفتار شده و اون، گردو دانستن هر جسم گردی است بدون اینکه به تفاوت های موجود نگاهی خریدارانه داشته و شناخت کافی از اون حوزه به دست آورده باشه (درک غیر واقعی از مبانی علمی بخش هدف، عدم توجه به قابلیت ها و مقتضیات میدانی و نگرش سهل ممتنع به آبزی پروری).

عزیز دیگری، ایده جالبی در خصوص مکانیزاسیون هوشمند در مزارع پرورش میگو در ذهن داشت و معتقد بود، این ایده قادر خواهد بود میزان محصول میگو پرورشی در واحد سطح را تا 10 الی 15 تن در هکتار افزایش دهد. ایشان حتی بر اساس ایده خود، مدلی از هواده ابداع نموده بودند ( کاملاً بر اساس مفروضات ومحاسبات علمی و فنی). در این راستا، این دوست گرامی، یک سال را به منظور بررسی چالش های میدانی حوزه پرورش میگو به طور عملیاتی و با صرف هزینه شخصی به پرورش میگو پرداخت ولی پس از همین دوره، به این نتیجه رسید که هواده های موجود در بازار از هواده های ابداعی خودش عملکرد بهتری داشته و حتی به تأثیر هوشمند سازی بر افزایش عملکرد تولید نیز مشکوک شده بود (عدم احاطه بر ماهیت بخش هدف، عدم درک واقعی نسبت به مشکلات اصلی بخش مورد نظر و عارضه پیگمالیون) .

دوست بزرگوار دیگری، با تکیه ناقص بر مبانی ژنتیک مندلی، و با فرض بکارگیری روش Next Generation Sequencing (NGS) به این نتیجه رسیده بود که  مبنای بروز Inbreeding depression تولید هتروزیگوت در نتاج است، پس برای اصلاح نژاد لازم است به تولید هموزیگوت ها توجه کنیم (چون به عقیده ایشان، راز مراکز اصلاح نژاد در تولید نتاج و مولدین هموزیگوت به مشتری است که هرگاه با یکدیگر تلاقی نمایند، تولید نتاج هتروزیگوت می کنند) و برای انتخاب نسل والدینی می بایست (می توان) از روش NGS استفاده نموده و پس از بهگزینی در چند مرحله، مولدین اصلاح نژاد شده را تولید نمود و هرگاه چند صفت را به طور هم زمان انتخاب کنیم، امکان اصلاح چند صفت در نتاج پس از 5 نسل میسّر خواهد گردید (عدم آشنایی با مبانی ژنتیک کمّی، عدم اطلاع از مبانی اصلاح نژاد و در نهایت، عارضه پیگمالیون).

دوست دیگری نیز دستگاه اندازه گیری پارامترهای کیفی آب را (که انصافا جای خالی آن در مدیریت مزارع پرورش میگوی کشور به شدت احساس می شود) با قابلیت های بسیار عالی و امکان اندازه گیری چهار پارامتر کیفی اصلی (pH، اکسیژن، دما و شوری) ساخته بود اما متأسفانه با گرفتن آدرس اشتباه، سیستم ثبت پارامتر را مبتنی بر اختصاص هر ماژول به یک استخر با امکان ارسال اطلاعات به سرور اصلی ( برای یک مزرعه) فرض نموده بود (که البته این مورد، نه به عنوان یک نقص بلکه اندکی به لحاظ هزینه ای سبب عدم استقبال بهره برداران در مزارع خواهد شد).

موارد ذکر شده در بالا "هرکدامش برگی از باغی است و از بسیارها، تائی". قطعاً تمامی دست اندرکاران صنعت نمونه هایی مشابه را سراغ داشته و دارند و به نظر حقیر، هیچیک را نمی توان عیب و یا نقص قلمداد نمود بلکه انتزاعِ نخبگان از حوزه فعالیت های میدانی، موجب ناکارآمدی ایده ها و اندیشه های (اغلب) گرانبها و محرومیت صنعت از آن ها گردیده است. چه خوب است آشنایان با روش های نوین، نخبگان عرصه هوشمند سازی ومکانیزاسیون، عزیزان دانشگاهی علاقمند به حوزه ژنتیک و اصلاح نژاد و .، پیش از قضاوت در خصوص کارآمدیِ بلامنازعِ ایده خود، ابتدا به درستی و با تحقیق کامل در خصوص ماهیت بخش هدف، کسب دانش نمایند تا قابلیت ارزشمند ذهنی، فنی و تجربی خود را در مسیری صحیح هدایت و از طرفی، مشکلات صنعت آبزی پروری را به شکلی واقعی چاره اندیشی و برطرف کنند.

 

 

 

 


استخرهای آبزی پروری دارای ایستم پویا و پیچیده ای می باشند که پرورش موجود هدف و ارگانیسم پرورشی به شیوه مطلوب در آنها صرفاً در صورت مدیریت مناسب چرخه مواد مغذی و پسماندهای دفعی موجود در بستر میسّر خواهد بود.

به منظور مدیریت بار مواد آلی بستر و بهینه سازی نرخ تجزیه این مواد، روش های متنوع فیزیکی، شیمیائی و زیستی( بیولوژیک) مورد استفاده قرار می گیرد که از آن جمله می توان به تعویض آب، لای برداری، هوادهی، آیش مزارع در بین دو دوره پرورش، آهک و غیره اشاره نمود.

در این رابطه، در سال های اخیر، مفهوم نوینی با عنوان " توالت میگو" یا "خروجی مرکزی" نیز توسط آبزی پروران به کار گرفته شده است.

لینک ذیل ترجمه متنی است که در سال 20 در نشریه Aqua International به چاپ رسیده و در خصوص مفهوم توالت میگو و مبانی احداث آن توضیح داده است. امیدوارم مطالعه این مطلب، مورد توجه علاقمندان و بازدیدکنندگان محترم وبلاگ واقع شود:

لینک دانلود


از این پس به لیست روشهای تولید غذاهای دریایی، شامل صید از دریا و آبزی پروری، می توان کشت سلولی در آزمایشگاههای استریل را نیز اضافه نمود. محصولات این فرآیند ، که حتی از آن به عنوان آبزی پروری سلولی نیز یاد شده است ، غذاهای دریایی آزمایشگاهی، مبتنی بر سلول ، کشت سلولی ، یا غذاهای دریایی آزمایشگاهی نامیده می شوند. اصولاً ، کاربرد روشهای مهندسی زیست شناختی بافت، در تولید پروتئینهای مصنوعی عضله می باشد که یکی از مصارف آن در تولید غذاست. ارزش غذایی این محصولات را می توان از نظر بیولوژیک، باغذاهای دریایی حاصل از روش های رایج، معادل دانست ادامه در لینک ذیل:

لینک دانلود


Image result for vannamei white feces disease

در ابتدای سال 2010، به دنبال افزایش قابل ملاحظه قیمت جهانی میگوی پرورشی، بسیاری از پرورش دهندگان تایلند، در صدد افزایش تراکم ذخیره سازی، به منظور ارتقاء میزان تولید برآمدند. با این حال، افزایش غیر معمول دمای آب ( بیش از 32 درجه سانتیگراد) و غذادهی بیش از حد، تجمع مواد آلی در بستر استخر پرورش را سبب شده و موجب بروز بیماری نوپدیدی به نام بیماری مدفوع سفید (White Feces Disease)  گردید. این بیماری نخست در استخرهای پرورش گونه Penaeus monodon با شوری پائین( 3 تا 5 گرم بر لیتر) مشاهده شد اما پس از آن شیوع آن در تمامی سطح زیر کشت میگوی تایلند که در حال حاضر 99 درصد از آن به پرورش گونه Litopenaeus vannamei اختصاص دارد، گسترش یافت ادامه در لینک ذیل:

لینک دانلود


در طول عمر 26 ساله پرورش میگو در کشور ایران، بحران های متعددی گریبانگیر این صنعت نسبتاً نوپا شده که مهمتر از همه احتمالاً( و با اذعان اکثر قریب به اتفاق دست اندرکاران، قطعاً)، بحران بیماری به ویژه بیماری لکه سفید ویروسی، سرآمد تمامی این بحران ها بوده است.

به عنوان یک کارشناس، که متأسفانه از زمان اولین سال بروز، از نزدیک با این بیماری، نشانه ها و تبعات مختلف آن آشنا شده، به این باور رسیده ام که ایده " یک عامل بیماریزا + میزبان = بیماری" چندان ایده واقع بینانه ای نبوده و حتی لازم است در نمودار سه وجهی معروف به نمودار " Snieszko" بخش مربوط به محیط                          ( Environment) قدری بیشتر مورد بازنگری واقع شود. در حقیقت، به نظر می رسد، طی سال های بروز بیماری لکه سفید ویروسی( که اکنون تمامی استان های فعال در صنعت پرورش میگو را در کشور درنوردیده است) عدم توجه به Pathobiome سبب غفلت از عوامل اولیه بروز تلفات و خسارات گردیده و همین امر موجب شده تا دست اندرکاران صنعت پرورش میگو، بارها شاهد تکرار بحران در این عرصه باشند.

این مقدمه را از این بابت در ابتدای مطلب آوردم تا فتح بابی باشد بر ارائه یکی از دیدگاه های جدید در زمینه کنترل بیماری ها در آبزی پروری، که مبتنی بر Pathobiome بوده و تفکر رایج و سنتی غالب را به چالش می کشد.

نمودار ذیل، این دیدگاه ( نه چندان) نوین را به شکل مناسب تری تبیین نموده است :

در این نمودار روابط مختلف بین میزبان- محیط، عامل بیماریزا محیط و میزبان عامل بیماریزا، در مورد بروز یک بیماری خاص( سندرم حلقه قهوه ای در صدف فیلی پینی) مورد بررسی قرار گرفته است. بدون هیچگونه توضیحی، می توان مشاهده نمود که روابط یادشده، تا چه حد پیچیده و در عین حال در ایجاد بیماری تعیین کننده و تأثیر گذار می باشد. جالب تر اینکه ذیل نمودار، عبارت " مراحل اولیه تماس( عامل بیماریزا و میزبان)، بدون هرگونه نشانه بروز بیماری"، خود نشان دهنده تفاوتی است که بین عملکرد رایج در قبال " کار در کنار بیماری" و " روش صحیح و منطقی آن، وجود دارد.

کارشناسان ومدیران مزارع پرورش میگو، به کرّات شاهد تلفات میگوهای خود در سنین مختلف و تحت شرایط متفاوت فیزیکی و شیمیایی آب استخرها بوده اند. حتی در مجتمع هایی که در آن ها بروز بیماری لکه سفید گزارش شده، بروز تلفات میگو بدون هرگونه نشانه ای از این بیماری خاص، امری متداول است.

بنابر این سوای از اینکه در طول دو دهه گذشته، به چه میزان  در ردیابی سایر عوامل بیماری زا اهتمام ورزیده ایم، لازم است به اهمیت نقش پاتوبیوم و به طور کلی، ایستم استخر پرورش نیز، نیم نگاهی داشته و در مدیریت بیماری ها در صنعت تکثیر و پرورش میگو، دیدگاه های مبتنی بر ایستم را نیز مورد عنایت قرار دهیم .



دیواره روده در تمامی جانوران نقش پر اهمیتی در زمینه دفاع ایمنی ایفا می نماید. این نقش در میگوها نیز بسیار حیاتی شناخته شده بطوریکه این بخش، خط مقدم دفاع ایمنی میگوها محسوب می شود. دفاع موی، اساسی ترین سد مقاومت صورت گرفته در این بافت بر شمرده می شود.

در تحقیقی که در سال 2017 در کشور چین انجام شده ( مجله Fish and Shellfish Immunology ) محققین نتیجه گرفتند، این سد ایمنی، با افزایش آمونیاک و نیتریت در محیط مختل شده و مقاومت میگوی لیتوپنئوس وانامی در مقابل بیماری را کاهش می دهد. این مطالعه که در دو سطح مولکولی( بررسی ژنتیکی در خصوص فعالیت ژن تولید کننده مو) و باکتریایی( بررسی تغییرات ایجاد شده در ترکیب و تنوع جمعیت باکتریایی روده میگوهای تحت بررسی) انجام گرفت، بیانگر اهمیت مدیریت محیط استخر در هنگام کار در کنار بیماری است .



cover

کتاب الکترونیکی حاضر از انتشارات Blackwell و جامعه جهانی آبزی پروری(WAS) می باشد که موضوعاتی نظیر بیوسکیوریتی در سطح مزارع آبزی پروری و مفهوم این عبارت ( بیوسکیوریتی=ایمنی زیستی) را از نگاه سازمان جهانی دامپزشکی پوشش داده است.

لینک دانلود


cover

سال انتشار کتابی که لینک دانلود آن در ذیل همین مطلب قرار داده شده، 2007 است. در واقع دلیل اشتراک گذاری این کتاب در وبلاگ آبزیستان، جایگاهی است که سیستم های مدار بسته آبزی پروری دریایی در سال های اخیر در صنعت پیدا نموده اند و می توان با قطعیت اظهار نمود که مبانی طراحی و مدیریت عملیات در این سیستم ها بر کلیه روش ها در این صنعت مؤثر خواهد بود. امید دارم این کتاب مورد استفاده علاقمندان واقع شود.

لینک دانلود


در جستجویی که برای مطالب عمومی مربوط به آبزی پروری در اینترنت انجام می دادم، به یک جزوه اینترنتی در سایت فائو برخوردم که متاسفانه فرمت PDF نداشت و از آنجا که مطالبی به ویژه در زمینه احداث استخرهای خاکی پرورش در اون دیده می شد که هنوز هم به کار بهره برداران عزیز می خوره، تصمیم گرفتم یک نسخه پی دی اف از اون تهیه و در وبلاگ قرار بدم. البته تاریخ نگارش این جزوه(کتاب) به 1989 میلادی بر می گرده و امیدوارم مطالبش مورد توجه عزیزان قرار بگیره.

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

صفحه اول گوگل با آپ گوگل |طراحی سایت,سئو سایت,سئو,آپ گوگل مجله اینترنتی باران اتوبار و باربری تهران آموزش|پرورش|شترمرغ|جوجه کشی|مشاوره|راه اندازی|جیره نویسی|دستگاه جوجه کشی موسسه قبولی تضمینی کنکور باراد+ویژه قبولی تضمینی کنکورر پزشکی+کنکور تضمینی پزشکی آسیا صنعت اسفاد وطنم دانلود رایگان نمونه سوالات شرایط عمومی پیمان آموزشگاه موسیقی سرنا معرفی رشته روانشناسی